پای صحبت محققان بازگشته به کشور؛ مدیران از جنس تولید نیستند

ربات کشاورز: محققانی که بعد از تحصیل در خارج به کشور بازگشته اند با تشریح دلیلهای برخی دانشجویان برای مهاجرت، نسبت به نحوه سیاست گذاری و مدیریت خصوصاً در بخش علم و فناوری کشور انتقاداتی مطرح نمودند.

به گزارش ربات کشاورز به نقل از مهر، تحصیل نخبگان و استعدادهای برتر در خارج از کشور برای ارتقا توانمندیهای علمی شأن، موضوع مهمی است که سابقه ای طولانی دارد. نکته حائز اهمیت در این سفرهای تحصیلی قصد بازگشت یا عدم بازگشت پژوهشگران است. نخبگانی که اندیشه بازگشت دارند در تمام مدت تحصیل خود از یاد نبرده اند که در کدام بستر اجتماعی و فرهنگی رشد کرده اند و همان بستر نیاز به علم و تخصص آنها دارد.
در آخرین دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی با رهبر انقلاب، رهبری به حل مسائل کشور با اتکا به توانمندی های محققان ایرانی و پرکردن شکاف علمی با علم جهانی، عبور از مرزهای جهانی دانش و تحقق آینده درخشان کشور تاکید فراوانی کردند. ایشان در این دیدار همین طور مطرح کردند: «در کشور جوانان نخبه می توانند رشد و پیشرفت کنند ولی همچنانکه قبلاً هم گفته ایم تمایل یک نخبه برای مهاجرت به کشوری دیگر با این نگاه و توجه که بدهکار کشور است و بعد از تحصیل بازخواهد گشت، مانعی ندارد».
در همین راستا معاونت علمی نیز در قالب برنامه «همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور» زمینه ای را برای بازگشت نخبگان به کشور فراهم نموده و بنا بر اعلام این نهاد تا حالا ۲ هزار و ۴۰۰ محقق به کشور بازگشته اند و در شرکت های دانش بنیان و مراکز علمی و تحقیقاتی مشغول فعالیت شده اند.
همچنین طی ۶ سال، بیش از ۸ هزار پژوهشگر ایرانی همکاریهای علمی و فناورانه خودرا با پژوهشگاه ها، مراکز علمی و دانشگاه های ایرانی آغاز نموده اند.
خبرگزاری مهر می خواهد طی سلسله گفتگوها و نشست هایی با نخبگان و پژوهشگران بازگشته به کشور، جویای انگیزه ها، اهداف و برنامه های آنان پس از حضور باردیگر در کشور شود و پای درد دل آنها در حوزه چالشهای سد راه تولیدات دانش بنیان بنشیند.
دکتر احسان شریف پاقلعه فارغ التحصیل «کینگز کالج لندن» و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دکتر حسین شاهسوارانی فارغ التحصیل دانشگاه «اوساکا ژاپن» و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران دو محققی هستند که به ایران بازگشته اند و با حضور در خبرگزاری مهر درباره انگیزه های بازگشت خود سخن گفتند. آنها همین طور از بروکراسی های اداری و فرایندهای طولانی ایجاد کسب وکار و دشواری های انجام پروژه های تحقیقاتی در ایران انتقاد کردند.
شریف پس از ۲۳ سال زندگی در انگلستان و تحصیل در رشته ایمنولوژی و تصویربرداری پزشکی و فوق دکترای تصویربرداری ایمنولوژی «کینگز کالج لندن»، ۷ سال است به ایران بازگشته است.
شاهسوارانی پس از ۱۰ سال زندگی در ژاپن و تحصیل در رشته بیوتکنولوژی حدود سه سال پیش به ایران بازگشت. وی که حالا سرپرست آزمایشگاه طب بازساختی انستیتو پاستور ایران است، موفق به راه اندازی دو شرکت دانش بنیان در حوزه تولید کیت های تشخیص کرونا نیز شده است.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است؛
*اولین سوال را با انگیزه و اهدافتان از بازگشت به کشور شروع کنیم؛ چه دلیلی موجب شد فعالیت در کشور خودتان را به تحصیل و کار در کشوری که درس خواندید ترجیح دهید؟
شریف، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران: من از چهار سالگی در انگلستان درس خواندم. اقوام ما هم، همان دوستانمان در انگلیس بودند و شاید سالی یک الی دو ماه به ایران می آمدیم. با آنکه شاید خیلی، مفهوم «کشور» را درک نمی کردم اما دوست داشتم به ایران برگردم و در همین جا کار کنم. این عرق به وطن همیشه در من وجود داشت.
بعد از تحصیل در انگلیس با تلاش فراوان پیش از «برنامه همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور» به ایران بازگشتم و طی این ۷ سال از بودن در ایران راضی ام. من پس از تحصیلاتم، دو مسیر را پیش روی خود داشتم یکی انجام تحقیقات علمی در انگلیس و دیگری ایجاد زیرساخت های تحقیقاتی در ایران. با توجه به این که ایران نیاز به پیشرفت داشت ترجیح دادم که تلاشی برای بستر سازی در کشور خودم داشته باشم تا این که تحقیقات شخصی خودرا در انگلیس ادامه بدهم.
اکنون خوشحالم که توانسته ام طی این مدت کاری کنم که بیش از ۴۰۰ تحقیق و پروژه در زمینه ای که تا حالا در کشور وجود نداشته صورت گیرد و این بستر سازی در زمینه سلولی و مولکولی فراهم گشته است.
شاهسوارانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی: در هر صورت ما همیشه در خارج از کشور یک خارجی و غریبه محسوب می شویم. خارجی ها در ژاپن همیشه یک درجه عقب تر از اشخاص دیگر بودند. همین انگیزه اصلی را برای بازگشتم به کشور تقویت کرد؛ در جایی که تحصیل کردم یک خارجی همیشه چند پله عقب تر در زمینه های رقابتی علمی بود. در کل، هر کسی به آنجا که متولد شده تعلق خاطر دارد ولی درجات آن متفاوت می باشد.
*موضوع تحصیل در خارج از کشور و ارتقا سطوح علمی دانشجویان موضوعی کاملاً منطقی است اما همانطور که مستحضر هستید وجود برخی مشکلات مانع بازگشت ایرانیها به کشور می شود. نظر شما در این زمینه چیست؟ شما مشکلاتی که موجب می شود دانشجویان تشویق به ترک کشور شوند یا پس از تحصیلات در خارج کشور علاقه ای به بازگشت نداشته باشند در چه می بینید؟
شریف: در ایران به اندازه کافی پژوهشگر و محقق داریم ولی ارزش گذاری غلط بعنوان مثال در حوزه ارائه مقاله سبب شده انگیزه برای کار علمی و تحقیقاتی کم شود.
شاهسوارانی: این مساله را با ذکر مثالی توضیح می دهم. در ابتدای شروع کار ما در ایران، مناقصه ای در زمینه کیت کرونا انجام شد اما تمام تلاش ها برای بردن خارجی ها در این مناقصه صرف شد! این در حالی بود که رهبری مدام تاکید می کردند که باید محصول ایرانی استفاده گردد.
با تمام سختی ها، ما شرکت پیشرو در حوزه تولید کیت های کرونا شدیم و پس از ما شرکت های دیگری نیز روی کار آمدند.
یکی از مشکلات این بود که در زمان شیوع اپیدمی کرونا، کسی عملاً در دولت گوش نمی کرد که یک شرکت ایرانی برنده مناقصه باشد تا این که از دفتر آقا به این مساله تاکید نمودند. این حمایت بود که سبب شد تولید کیت در ایران به خوبی شکل بگیرد.
از سوی دیگر بارها تاکید شده که نیروهای جوان تزریق شود اما همچنان مسن ها را در بدنه دولت هستند. هم اکنون هم حرف و شعارهایی در امتداد استفاده از نیروهای جوان شنیده می شود اما در عمل با کندی مواجه هستیم. این نقدها را به دولت مطرح می کنم اما بدین سبب نیست که بخواهم در عرصه های دولتی فعالیت کنم. ترجیح می دهم بعنوان یک تولید کننده موفق باشم.

یکی از مشکلاتی که موجب می شود ایرانیها تمایل به بازگشت نداشته باشند، ساختار وزارت علوم است که با همان فرمان قبل پیش می رود. باید نسل h-index نژادها منقرض شوند. اگر مسئولان از مقاله دست بردارند جوانان انگیزه می گیرند؛ باید بتوان آن حس را در دانشجویان ایجاد کرد تا از جایی که متولد شده بدشان نیاید.
یکی از مشکلاتی که موجب می شود ایرانیها تمایل به بازگشت نداشته باشند، ساختار وزارت علوم است که با همان فرمان پیش می رود باید نسل h-index نژادها منقرض شوند؛ اگر مسئولان از مقاله دست بردارند جوانان انگیزه می گیرند
همه علاقه دارند در کشور بمانند اما باید شرایط برایشان مهیا کرد؛ اگر فرصت را برای دانشجو ایجاد نماییم و همان دانشجو تامین شود، می تواند طی یک سال تز خوب در حد کلان بدهد و دیتا ساز شود.
شریف: نظرم کاملاً با دکتر یکی است و با وجود این که از دو قاره مختلف بودیم آنقدر دل خونین داریم و حرف ها یکی است.
*یعنی اجبار به نوشتن مقاله در دانشگاه ها را یکی از دلیلهای بی انگیزه شدن دانشجویان به کار تحقیقاتی می دانید؟
شاهسوارانی: بله یکی از دلیلهای است. از طرف دیگر یک سری تحقیقات می تواند توسط دانشجویان صورت گیرد نه توسط افرادی که سمت دارند و در قالب رانت پژوهشی! این اقدام موجب می شود که دانشجو احساس بیگاری دادن داشته باشد. تحقیقات به درستی مدیریت نمی شوند و رانت پژوهشی در دانشگاه ها وجود دارد در صورتی که می توان یک پروژه پژوهشی را به دانشجویان سپرد و با این کار احساس اهمیت داشتن را به آنها داد.
از سوی دیگر ارتباط علم، صنعت و دانشگاه در حد شعار عملی شده است و بله این نیز می تواند دلیل رفتن دانشجویان باشد. اگر فردی از علم خود تولید ثروت کند خوب است؛ نه فقط خوب است بلکه در صدر می نشیند؛ اگر این اتفاق ازطریق یک استاد دانشگاه بیفتد و گرنت از بیرون برای دانشگاه بیاورد خوب است. اما در ایران گرنت پژوهشی از دولت به دولت (وزارتخانه مسئول) منتقل می شود که این فرایندها باید اصلاح گردد.
*شاید بتوان قسمتی از انگیزه های مهارت های علمی را به حس جویندگی علم در بهترین مراکز دنیا نیز مربوط دانست.
شریف: ما ذاتاً دوست داریم در قله باشیم و در علم و دانش نیز به دنبال بهترین جاها برای کسب آن هستیم. اما من با اهمیت ترین عامل را «مدیریت و ارزش گذاری غلط» می دانم.
هیچ چیزی نیست که قادر به انجام آن نباشیم حتی قادر به تولید انواع تکنولوژی ها هستیم به همه اینها می توان رسید. یعنی بیشتر کارهای آن طرف (کشورهای خارجی) را می توانیم اینجا، در کشور خودمان انجام دهیم. من در حضور رهبری هم به ارتباط غلط صنعت و دانشگاه و ارزش گذاری اشتباه در کشور اشاره کردم. چرا پول بیت المال را صرف انتشار مقاله در ژورنال های خارجی می نماییم که آنها دارو و کیت تولید کنند بعد ما این محصولات را وارد می نماییم آیا هر کسی که مقاله بیشتری دارد، علم بیشتری دارد؟ آیا ابوعلی سینا که مقاله نداشت، علم نداشت!.
با این ارزش گذاری غلطی که کردیم موجب شدیم که انگیزه یک دانشجو از ادامه تحصیل تنها معطوف به عضو هیئت علمی شدن باشد. ما به صورتی ارزش گذاری کردیم که تفکر دانشجویان در مرحله انتخاب رشته، تنها کسب در آمد بیشتر باشد.
علاوه بر ارزش گذاری اشتباه، نتوانستیم به درستی الگوسازی نماییم. باید این سیاست های اشتباه، امر به منکر و نهی از معروف ها را از بین ببریم.
سو مدیریت در بهترین دانشگاه ها نیز موجب ترک کشور می شود. از طرف دیگر نخبه ها و المپیادی ها را از همان اول بزرگ می نماییم به همین خاطر احساس عقل کلی می کنند و جوینده دانش نیستند؛ همین موجب می شود با تکبر و طلبکاری پیش بروند. اما همین ها در خارج از کشور برای تامین مخارج خود حاضرند دست به هر کاری بزنند.
مشکل اصلی مدیریت صحیح است. تا سیستم مدیریت در کشور به مدیریت هوشمند اصلاح نشود نمی توانیم نتایج خوبی بگیریم. مدیران ما حالا ۷۰ درصد انرژی خودرا صرف این که کسی میزشان را نگیرد می کنند و مابقی صرف کارهای غیر ضروری و ظاهری می شود. سوال اینجاست پس چه زمانی می توان کارهای زیرساختی انجام داد؟
مشکل اینجاست که قله پیشرفت واقعی برای دانشجو معلوم نیست. در سیستم کارآفرینی مدیریتی ایران تظاهر وجود دارد. کارآفرینی و ارزش آفرینی مهمست چونکه یک فرد می تواند بجای این که یک جراح برج ساز باشد، یک تولید کننده باشد.
از مشکلات ما در ایران این است که ما تظاهر زیاد داریم؛ تظاهر به دین داشتن و دین نداشتن؛ تظاهر به کار علمی و تجاری و دانش بنیان.
شاهسوارانی: ما نباید به دنبال رنکینگ های جهانی علمی و دانشگاهی باشیم اینها فایده ای ندارد. چرا نباید معیار ارزشیابی یک استاد، میزان اشتغال دانشجویانش باشد و بجای آن رنکینگ مهم باشد؟ خیلی از کشورها می توانند رنکینگ ها را بخرند؛ بلاشک عربستان تا چندسال دیگر در رنکینگ وارد می شود آن هم با پول!.
در کشور ما فرهنگ سازی برای مفید بودن صورت نمی گیرد. بجای این که نوآوری و فناوری را به دانش آموزش یاد دهیم فرهنگ سازی در کشور ما بیشتر روی مافیای اقتصادی برای قبولی در کنکور است.
حالا چرا می گذاریم دانشجو برود؟ چون دانشجو استاد دانشگاه را می بیند که خودش را با بقال و «بیزنس من» ها مقایسه می کند و می گوید «زندگی ما حرام شده» وقتی این را از استاد می شنود تشویق به رفتن می شود. این که استاد چه ماشینی دارد و خانه اش کجاست ارزش شده. هستند دانشجویانی که تمایلی به دندانپزشکی ندارند اما فقط به خاطر پول این رشته را می خوانند.
مشکلات در حقیقت ناشی از وضعیت مدیریتی نیست؛ بروکراسی اداری یکی از اشکالات در ایران است؛ موهای ما سفید شد تا مجوزی را از وزارت بهداشت دریافت نماییم آنقدر که پله ها را بالا پایین کردیم. بروکراسی اداری کشور با تولید مخالف است
دلیل دیگر این است که رشته های مختلف کپی پیستی از منابع خارجی بدون بومی سازی در دانشگاه های ما تدریس می شود؛ ما باید برای علم ایدئولوژی داشته باشیم. هنوز علوم انسانی به این فرهنگ نرسیده است. علوم انسانی ها دراین زمینه کم گذاشته اند.
طی یکی دو سال اخیر برای کسب مجوز از وزارت بهداشت، شاید اغراق باشد اما موهایم از بالا پایین رفتن پله های این وزارتخانه سفید شد. واقعاً بروکراسی اداری یکی از اشکالات در ایران است؛ بسیاری از اوقات در صنایع در رابطه با رشته ما، علاقه زیادی به واردات دارند.
شدیداً با لفظ «نخبه» مخالفم؛ نخبه واقعی همان فردی است که در هرجایی بتواند مفید واقع شود.
شریف: سیستم موجب می شود. سیستم باید شفاف باشد همه کار همدیگر را ببینند؛ روی فرایندسازی در محیط باید کار نماییم. بعنوان مثال ما کتابخانه ۲۴ ساعته نداریم و ساعت کاری دانشگاه ها محدود است؛ اگر نظارت قوی باشد چرا ۲۴ ساعته نباشد؟.
*برخی از این انتقادات شما شاید موجب شود عده ای فکر کنند اساتید دانشگاه ها در ژاپن یا دیگر کشورها فقط با انگیزه علمی کار می کنند و انگیزه مالی ندارند؟!
شاهسوارانی: انگیزه مالی هم دارند. اما دقت کنید که نصف کارتن خواب های ژاپن به سبب این که خوب کار نکردند کارتن خواب شدند چون دیگر به آنها کار نمی دهند؛ این فرهنگ باید به ایران بیاید.
*راه حل مشخصتان برای مشکلات پیش روی دانشجویان و نخبگان چیست؟ چه راهکاری را برای ایجاد انگیزه به ماندگاری و بازگشت محققان ایرانی پیشنهاد می کنید؟
شریف: باید سیستم های اقماری مانند پارک فناوری ایجاد نماییم. نصف آنرا ایرانیان بازگشته به کشور تشکیل دهند. ما در ایران از لحاظ سخت افزاری کم نداریم. نیروهای انسانی باهوشی داریم که به درستی از آنها استفاده نمی گردد. اگر این سیستم های اقماری ایجاد شوند، ارزشیابی های نادرست و بروکراسی از بین برود و سیستم های شفاف مدیریتی روی کار بیایند می توان به بازگشت و ماندگاری امیدوار بود.
این سیستم اقماری می تواند توسط دانشجویان بین رشته ای، ایرانیان خارج از کشور و هیئت علمی جوان ایرانی مقیم شکل گیرد.
این سیستم باید با کمک دانشگاه های دولتی ایجاد شود و اعضای آن دغدغه مسکن و معیشت نداشته باشند.
شاهسوارانی: البته لازم است به این توجه کرد که در این سیستم تقابل و جو دو قطبی بین اساتید قدیمی و اساتید بازگشته به کشور به وجود نیاید. بگویند آن طرفی ها جای این طرفی ها را گرفته اند. «منم» ها باید شکسته شود.
شریف: این همه متخصص در دانشگاه داریم و باید این افراد را با صنعت لینک نماییم که این نیاز به بستری دارد که هنوز در ایران شکل نگرفته است. مشکل اینجاست که شرکتها هم اکنون اعتماد به دانشگاه ندارند.
تا سیاست گذاری اصلاح نشود و ارزش گذاری نباشد نمی توانیم صنعت و دانشگاه را بهم گره بزنیم. باید کاری نماییم که ترفیع استاد منوط به قراردادهای پژوهشی بیرون از دانشگاه باشد. دلیل این که همه نتایج نمایشی است همین است.
استادی که دنبال صنعت است همه می گویند به دنبال پول رفته اما کار درست را همان استاد انجام می دهد.
شاهسوارانی: یکی دیگر از مشکلات کشور ما این است که مشاوران وزارتخانه ها افراد علمی نیستند و کلمه مشاور فرمایشی شده است. مشاوران تنها لابی گره ای خوبی بعنوان مثال با مجلس هستند.
شریف: در صورتیکه همین المپیادی های ما می توانند مشاوران خوبی در سازمان ها و وزارتخانه ها باشند.
*پروژه های بازگشت به کشور پژوهشگران و تشویق ها و حمایت های فعلی از نخبگان را به چه صورت ارزیابی می کنید؟
شریف: این زحمت معاونت علمی و فناوری را برای بازگشت نخبه ها نباید نادیده گرفت. کسی که بر می گردد یک هویت ملی دارد و به عشق وطن برمبنای هویت دینی ملی خود به کشور باز می گردد. این افراد را باید جذب کرد.
جایزه های بنیاد بد نیست اما به استاد و دانشجو حقوق می دهند. چرا استاد باید علاوه بر حقوق دریافتی خود از این جوایز نیز پولی دریافت کند؟.
شاهسوارانی: این نخبگان چرا باید لنگ حقوق طرح شهید احمدی روشن یا شهید بابایی باشند یا از امتیاز کاهش مدت سربازی استفاده کنند؛ شهدا باارزش هستند نباید ارزششان را با این طرح ها پایین آورد.
می توانیم بجای جایزه های بنیاد ملی نخبگان فرصت کار و پژوهش را برای بالاترین ها فراهم آورد.
*ارزیابی تان از ساختار مراکز علمی و تحقیقاتی در کشور چیست؟
شاهسوارانی: پارک های علم و فناوری بجای کار تحقیقاتی فارکس کار می کنند یا طلافروشی راه انداخته اند. نیروی انسانی مهمست ما هوش و نیروی انسانی را داریم اما به درستی از آن استفاده نمی نماییم و به آن سرکوفت می زنیم. قناعت نکردن، مصرف گرایی و تغییر ارزش ها موجب مشکلاتی است که داریم. اینها موجب می شود که در آینده گرفتار گسست اجتماعی شویم.
شریف: هم اکنون مراکز رشد و پارک های علم و فناوری هستند که به بنگاه تبدیل گشته اند و ملک اجاره می دهند. در صورتیکه باید یک استاد با ایده وارد چنین مراکزی شود که بدون درنوردیدن مراحل ثبت شرکت و مالیات … کارآفرینی و اشتغالزایی کند. اما در مراکز رشد و پارک های علم و فناوری فعلی باید ثبت شرکت انجام داد. اصلاً چرا باید شرکتی برای ثبت شرکت در ایران وجود داشته باشد؟! چنین ساختاری موجب می شود پروسه ثبت یک شرکت چندماه طول بکشد.
شاهسوارانی: هزار مرکز تحقیقات داریم که بودجه دولت را استفاده می نمایند اما مشکلی را رفع نمی کنند. پارک های علمی و فناوری منتظر اجاره نامه هستند و تنها با عناوین خبری و آماری مدیریت می شوند برای اینکه مدیرانشان مدیران آمارگرایی هستند. ما در کشورمان به ظاهر توجه می کنیم؛ می توانیم MIT بسازیم اما تنها شکل و ظاهر آنرا می سازیم و هزینه را صرف ظاهر می نماییم. بعد پول نداریم برای پروژه به دانشجو کمک نماییم. مدیران از جنس تولید نیستند از جنس تشریفات اند.
ما در کشورمان به ظاهر توجه می کنیم؛ می توانیم MIT بسازیم اما تنها شکل و ظاهر آنرا می سازیم و هزینه را صرف ظاهر می نماییم. بعد پول نداریم برای پروژه به دانشجو کمک نماییم. مدیران از جنس تولید نیستند از جنس تشریفات اند
برای هر کار تولیدی قوانینی وجود دارد که دست و پا گیر است؛ برای عبور از این قوانین نیز افرادی هستند که در جایی فسادی راه انداخته اند.
شریف: یکی از اشکالات ما این است که صنایع تولیدی عملاً واحد تحقیق و توسعه ندارند و اگر دارند کاملاً ظاهری است. چون در قانون وجود واحد تحقیق و توسعه (خصوصاً در دولتی ها) الزامی است و از قبل بودجه آنرا هم دریافت می کنند. علاوه بر تحقیقات و توسعه، ایجاد بستر برای انجام تحقیقات هم باید در اولویت قرار گیرد تا مشکلات صنعتی کشور حل شوند. اما هم اکنون تحقیق و توسعه برای تغییر رنگ هستند نه تولید یا توسعه محصول!.

*حرف پایانی…
شریف: باید بتوانیم احساس خوب در دانشجو ایجاد کنیم؛ همین طور لازم است که دانشجو پس از دانشگاه، منتور شیب خوبی داشته باشد.
شاهسوارانی: ما که برگشتیم به ما می گفتند «خیلی دیوانه اید که برگشتید»؛ در صورتیکه در کشور ما، جاده برای صنعتگر جاده ای صاف است و حاصل خیز. برای اینکه در کشورهای دیگر هزاران رقیب وجود دارد. در کشوری مانند ژاپن برندهای مختلف فعالیت می نمایند مگر می توان با این شرکت های بزرگ در افتاد؟. اما اینجا می توان یک فرد تأثیر گذار شد.
شریف: دقیقاً اینجا جای حاصلخیزی برای سرمایه گذاری است اما در کشورهای دیگر هزاران رقیب وجود دارد.
البته باید به این نکته توجه داشت که افراد با هم تفاوت دارند؛ ممکنست یکی کارآفرین باشد و دیگری نباشد؛ نمی توانیم بگوییم شما موفق نیستید چون کارآفرین نبودید.
نگاه ما باید اقماری، تمام نگر و تجدیدپذیر باشد؛ باید تمام تخصص های مختلف را کنار هم بگذاریم تا خروجی داشته باشیم. نکته ای که باید توجه داشت این است که هر کسی در جای خودش باشد؛ باید افراد در سیستم اقماری (که پیشنهاد دادیم) با عشقشان پژوهش کنند؛ مشتری این تحقیقات هم شرکت های دیگر باشند.

منبع: