حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا: هوش مصنوعی تجسد تکنولوژیک فلسفه است

ربات کشاورز: به گزارش ربات کشاورز، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: هوش مصنوعی فناوری است که در ارتباط با ذهن و معرفت بشر است و به دنبال آن است که ذهن بشر را زمینی کند.

به گزارش ربات کشاورز به نقل از مهر، حجت الاسلام علیرضا قائمی نیا عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در نشست «مبانی فلسفی در توسعه هوش مصنوعی» با اشاره به اینکه رویکرد غالب نسبت به هوش مصنوعی در کشور ما رویکرد مهندسی است، اظهار نمود: در این حوزه نگاه بنیادین فلسفی ندارند و نمی دانند که این فناوری ماهیت فلسفی دارد، نمی دانند که بنیان گذار این فناوری فلاسفه بودند بنابراین من همیشه می گویم که هوش مصنوعی تجسد تکنولوژیک فلسفه خاصی است.
عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه خاطرنشان کرد: نمی توانیم از فضای هوش مصنوعی خارج شویم اما باید آگاهانه در این فضا وارد شویم؛ دلیل اهمیت هوش مصنوعی را دست کم در چهار جنبه میتوان بررسی کرد؛ یکی از این محورها آن است که هوش مصنوعی فناوری است که در ارتباط با ذهن و معرفت بشر است چونکه فناوری هایی که در طول تاریخ داشتیم ناظر بر معرفت بشری نبود و نمی خواست شناخت و معرفت بشری را مدل سازی کند اما هوش مصنوعی مشغول زمینی کردن ذهن بشر است تا این ذهن را از آن حالت آسمانی بیرون آورده و خاکی کند.
هوش مصنوعی در نواحی مختلف معرفت بشری حضور دارد
وی با تکیه بر این که معرفت و شناخت بشر اهمیت فوق العاده ای نسبت به ابعاد وجودی انسان دارد، افزود: نکته دوم در ارتباط با گسترشی است که هوش مصنوعی در زندگی بشر دارد بگونه ای که همه ساحت های زندگی بشر را در بر می گیرد؛ ساخت های زندگی بشری در سه ساحت خلاصه می شود همچون ساحت فکری و معرفتی؛ ازاین رو هوش مصنوعی در نواحی مختلف معرفت بشری حضور دارد؛ از طرفی با ورود هوش مصنوعی به گستره علوم انسانی، علوم اجتماعی متحول شده است و حتی علوم طبیعی، فیزیک و شیمی و زیست شناسی هم متحول شدند و شکل جدیدتری پیدا کردند، پیدایش پارادایم محاسباتی از دستاوردهای این حوزه بوده و امروزه از رواشناسی محاسباتی، فیزیک محاسباتی و … صحبت می شود که موفقیت ورود هوش مصنوعی به ساحت معرفت بشری است.
حجت الاسلام قائمی نیا در ادامه اظهار داشت: پیدایش پارادایم محاسباتی جدید مبتنی بر هوش مصنوعی قابل ملاحظه است. این پارادایم ها دو لایه هستند؛ در یک لایه داده کاوی و در لایه بعد شبیه سازی می کنند، گویا بشر امروزی به این نتیجه رسیده که بدون شبیه سازی نمی تواند به نتیجه برسد؛ البته همان گونه که اشاره داشتم ساحت و محور سومی هم که می شود در مورد هوش مصنوعی مورد توجه قرار داد و آن محور حاکمیتی است که این فناوری نسبت به فناوری های دیگر دارد؛ پیش از تولد هوش مصنوعی، فناوری ها استدلال داشتند اما بشر حالا به فناوری نهایی رسیده که تمام فناوری های دیگر را تحت سیطره خود دارد؛ در نتیجه هوش مصنوعی حاکم بر فناوری های دیگر فناوری های نظامی، اطلاعاتی و … است؛ ازاین رو گویا بشر کارهای معرفتی و شناختی خویش را احاله به هوش مصنوعی داده و خیال خویش را آسوده کرده و با خود می گوید که کار من را انجام می دهد!
هوش مصنوعی ابراز فلسفه ماست
عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه، افزود: محور دیگری که می شود بر آن توجه داشت اینست که هوش مصنوعی صرفا فناوری ساده نیست بلکه جعبه فلسفه و ابزار فلسفه ماست، هوش مصنوعی مفاهیم فکری جهان جدید را عرضه می کند و این مفاهیم امروزه جایگزین مقولات ارسطویی شده است؛ با عنایت به آن چه که اشاره شد سه مرحله را در نسبت سنجی هوش مصنوعی و فلسفه باید از هم جدا کنیم؛ نخست این که مبانی که فلاسفه در طول تاریخ داشتند چگونه روی این فناوری اثر گذاشته است؟ بحث دیگر این که خود این فناوری تجسد تکنولوژیک فلسفه خاصی است، از زمان «دکارت» و «لایب نیتس» تا زمان «تورینگ» که این دیدگاه را برجسته کرد.
وی با اشاره به اینکه مرحله سوم آن است که هوش مصنوعی برای خودش فلسفه ساز شده است، خاطرنشان کرد: حالا می بینیم فلسفه های گوناگونی تحت تاثیر هوش مصنوعی پیدا شده است، بنابراین فناوری، فلسفه های جدیدی را پدید آورده است در نتیجه هوش مصنوعی در چند ساحت درحال توسعه بوده و زندگی بشر را در می نوردد همچون در ساحت کنش های زبانی؛ حالا «چت جی. پی. تی» نمونه ای از همین مثال است، همینطور مورد دیگر کنش های فیزیکی است که به کمک هوش مصنوعی درحال توسعه است و افعال فیزیکی گوناگونی به دست هوش مصنوعی توسعه یافته همچون این که انسان به کمک هوش مصنوعی کیهان را درنوردیده است.
حجت الاسلام قائمی نیا با اشاره به اینکه هوش مصنوعی از ابعاد هستی شناسی وجود انسان را به یک معنا توسعه می دهد، تصریح کرد: این نشان داده است که بشر فناوری را بوجود آورده که از نظر هستی شناختی وجود انسان را توسعه می دهد، هوش مصنوعی خنثی نیست و برای خودش فرهنگ خاصی دارد و نه تنها جهت گیری خاصی را به فرهنگ بشر می دهد بلکه مدل و زیست بشر را تغییر می دهد و تنها نحوه اندیشیدن بشر را دگرگون نمی کند بنابراین جوامع تغییر می کنند.
فقه، از فلسفه هوش مصنوعی نمی تواند غافل شود
وی اظهار داشت: البته من بین هوش مصنوعی و فناوری های هوش مصنوعی تفاوت قائل هستم و معتقدم باید این دو را از یکدیگر تفکیک کرد، در این حوزه فقه از فلسفه هوش مصنوعی نمی تواند مستقل باشد و از آن تغذیه می کند، اساتیدی که به این مباحث می پردازند باید به مباحث فلسفی هوش مصنوعی عنایت داشته باشند؛ مباحث فلسفی هوش مصنوعی در کشور ما بیشتر بر نگاه مهندسی حاکم است.
این پژوهشگر در قسمت دیگری از مباحث خود ضمن اشاره به این که فلسفه قاره ایِ هوش مصنوعی با مسائل عمیق تری دست و پنجه نرم می کند، اظهار داشت: مثالی که در این حوزه میتوان عرضه کرد مسئله معناداری زندگی و هوش مصنوعی است و این که آیا هوش مصنوعی می تواند به زندگی بشر معنا دهد؟ آیا بشر می تواند در عصر دیجیتال و هوش مصنوعی به زندگی اصیل دست پیدا کند؟ مهم ترین فناوری هوش مصنوعی رباتیکِ شناختی است، که مسئله ادراک در آنها به شکلی حل شده است و می توانند تصمیم بگیرند؛ همینطور مهم ترین مسئله در هوش مصنوعی و در فلسفه تحلیلی هوش مصنوعی مسئله آگاهی است، البته مسائل فلسفی ناظر بر هوش مصنوعی دو دسته هستند، برخی نظری و برخی کاربردی و علمی هستند.
حجت الاسلام قائمی نیا با اشاره به اینکه مسائل هوش مصنوعی پیرامون دو مفهوم آگاهی و هوش می چرخد، تصریح کرد: هوش مصنوعی در نگاه مهندسی معطوف به تولید آگاهی است؛ تمام مفاهیم فلسفی هوش مصنوعی با این دو مفهوم پیوند خورده است. گرچه برخی فلاسفه تحلیلی (البته جریان قالب این نیست) ادعا کردند که هوش مصنوعی می تواند به آن مرحله از آگاهی برسد، برخی هم اعتقاد دارند که هوش مصنوعی هیچگاه آگاهی مستقل نخواهد داشت و زمانیکه با انسان ضمیمه شود آگاهی پیدا می کند، شخصاً هوش مصنوعی قوی به معنای مستقل را قبول ندارم و علل فلسفی رد آن هم به قبولش می چربد.

منبع: